چكيده
اين پژوهش به بررسي تأثير تفاوتهاي جنسيتي بر كيفيت حسابرسي مستقل ميپردازد. براي تعيين كيفيت حسابرسي مستقل از سه معيار توانايي حل مسأله، ريسك و استقلال حسابرس استفاده شده است. اطلاعات مورد نياز از طريق پرسشنامه هاي توزيع شده بين حسابرسان شاغل عضو جامعه حسابداران رسمي ايران جمع آوري گرديد. نتايج آزمون آماري t دو نمونهاي نشان ميدهد كه اگرچه تفاوتهاي جنسيتي بر رابطه بين كيفيت حسابرسي و توانايي حل مسأله حسابرس تأثيرگذار است، اما بر رابطه بين كيفيت حسابرسي و ريسك حسابرس و نيز رابطه بين كيفيت حسابرسي و استقلال حسابرس تأثيري ندارد.
مقدمه
حرفه حسابرسي، مانند ساير حرفه ها، براي حفظ جايگاه خود نيازمند كسب اعتمـاد عمومي است. آنچه جامعه از حرفه حسابرسـي انتظـار دارد، ارائـه گـزارش حسابرسـي باكيفيت است. اين كيفيت، ارزش افزوده اي است كه تنها حرفه حسابرسي ميتوانـد بـه اطلاعات مالي شركتها بيفزايد( حساس يگانه و مقصودي، 1389). به طور كلي هـدف حسابرسان حفاظت از منافع سهامداران در مقابل تحريفات و اشتباهات بااهميت موجود مي باشد.
كيفيت حسابرسي، براساس تعريف دي آنجلو (1981)، احتمـال كشـف و گـزارش موارد تحريف بااهميت در صورتهاي مالي و يا سيستم صاحب كار توسط حسـابرس مي باشد. ايـن احتمـال كـه حسـابرس مـوارد تحريـف بااهميـت را كشـف نمايـد، بـه شايستگي هاي حرفه اي حسابرس و نيز وجود يـك سـري ويژگـيهـاي فـردي، ماننـد توانايي حل مسأله در صورتهاي مالي، بستگي دارد. حسابرسان به منظور حفـظ اعتبـار حرفه، شهرت حرفه اي خود و اجتناب از طرح دعـاوي قضـايي عليـه خـود، بـه دنبـال افزايش كيفيت حسابرسي هستند. احتمـال اينكـه حسـابرس مـوارد تحريـف بااهميـت كشف شده را گزارش نمايد، مرتبط با ريسك پذيري و استقلال وي اسـت. از آنجـا كـه برخي از ويژگيهاي فردي تحت تأثير جنسيت تغيير مي كند، بهنظر مـي رسـد جنسـيت حسابرس ميتواند توانايي او در حل مسأله، ريسك و استقلال وي و در نتيجـه كيفيـت حسابرسي مستقل را تحت تأثير قرار دهد.
حسابرسي فرآيندي مبتني بر قضاوت است، در نتيجه كيفيت حسابرسي، يعنـي ايـن احتمال كه در يك محدوده منطقي حسابرس تحريف بااهميت در صورتهـاي مـالي را كشف و گزارش نمايد، به كيفيـت قضـاوت و تصـميمگيـري او بسـتگي دارد. كيفيت تصميم گيري و قضاوت نيز مرتبط با ويژگـيهـاي فـردي حسـابرس، از جمله توانايي حل مسأله(بيراستيكر و رايت 2001)، تخصص حرفـه اي(تـن و كـائو 1999)، میزان ریسک (آمرونگن، 207)، تجربه(ارلي، 2002) و استقلال(مـور، 2006) می باشد.
كيفيت حسابرسي به عنوان تعيين كننده عملكرد حسابرسي، تابع عوامل متعـددي، از قبيل تواناييهاي حسابرس(شامل دانش، تجربه، قدرت تطبيق و كارآيي فني) و اجـراي حرفه اي(شامل استقلال، عينيت، مراقبت حرفهاي، تضاد منافع و قضاوت)، است(اسلامي بيدگلي و زارعي، 1382). بر اين اساس به نظر مي رسد ويژگـيهـاي فـردي حسابرسـان بتواند كيفيت حسابرسي مستقل را تحت تأثير قرار دهد. از آنجا كه برخي از ويژگيهاي فردي تحت تأثير جنسيت تغيير مي كند، جنسيت حسابرس ميتوانـد بـر ميـزان كيفيـت حسابرسي مستقل اثرگذار باشد. آگاهي از چنين تأثيري به مديران و شركاي حسابرسـي اين امكان را مي دهد كه برنامه حسابرسي و تقسيم كار بين اعضاي تيم حسابرسي را بـا كارآيي بيشتري تنظيم كنند.
مهارت حل مسأله، فرآيند تفكر منطقي و منظمي است كه به فرد كمك مـي كنـد تـا هنگام رويارويي با مشكلات، راه حلهاي متعددي را جستجو و بهترين را انتخاب نمايد. دزوريلا (2001) فرآيند حل مسأله را فرآيندي شناختي–رفتاري–عاطفي مـي دانـد كـه در آن فرد يا گروه تلاش مي كند تا راه حل يا شيوه مقابله مؤثري براي يك مسـأله خـاص شناسايي يا كشف نمايـد. اودانـل و جانسـون (2001) تـأثير تفـاوتهـاي جنسـيتي در توانايي حل مسأله را از بعد بازده كاري بررسي نموده است. آنها دريافتند در انجام يك كار برنامه ريزي شـده پيچيـده كـه مسـتلزم تجزيـه و تحليـل باشـد، مـدت زمـاني كـه حسابرسان زن صرف ميكنند، با مدت زماني كه حسابرسان مرد اختصـاص مـي دهنـد، تفاوت معنادار دارد و بسيار كمتر است. در مواقعي كه مسأله، پيچيدگي كمتـري داشـته باشد، حسابرسان مرد زمان كمتري را نسبت به حسابرسان زن براي حل آن صرف مي كنند، ولي اين تفاوت خيلي معنادار نيست.ادبيات پژوهشي در ايـران نشـان مـيدهـد كـه در مردان، بين گرايش به مردانگي با مؤلفه هـاي مهـارت حـل مسـأله، همبسـتگي مثبـت و معني دار وجود دارد. در زنان، بين گرايش به زنانگي با توليد راه حل، تصميم گيري انجام و تأكيد بر راه حل، همبستگي مثبت و معني دار وجود دارد.